امیرمحبیان کارشناس مسایل سیاسی و استاد دانشگاه:

فضای انتخاباتی در حالت حيرانی است
اصول‌گرایان مجلس‌ملی تشکیل دهند

امیرمحبیان مؤسس حزب نوانديشان، مديرعامل خبرگزاری آريا و ریيس مركز پژوهشی راه‌بُردی آريا وفعال سیاسی اصول‌گرا است و در حوزۀ سیاست از صاحب ‌نظران به‌شمار می‌رود.


به اعتقاد امیرمحبیان روحانی نتوانسته افكارعمومی را در حمايت خود تثبيت كند و يا حتا افراد جديدی را جلب كند. رقبا هم نتوانسته‌اند جذابيت لازم را برای جلب رای خاكستری فراهم كنند.
در ابتدا یک ارزیابی مختصر از فضای انتخاباتی کشور و آرایش مدعیان در فاصلۀ چند ماه مانده تا اردی‌بهشت 96 ارایه کنید.
 فضای انتخاباتی كشور فعلاً در حالت حيرانی است. با كنار رفتن احمدی نژاد و مشخص نبودن جهت رای هوادارانش از يك‌سو و تأكيد مقام معظم رهبری بر عدم دو قطبی شدن فضا، عملاً بايد منتظر سامان‌يابی مجدد سپهر سياسی كشور باشيم.
وضعيت دولتی‌ها و اصلاح طلبان مشخص است، اما تكليف اصول‌گرايان چندان مشخص نيست. از لحاظ حصر عقلی، آن‌ها به دو گرايش تقسيم می‌شوند؛ كسانی كه مايل نيستند روحانی را به ‌دامان اصلاح‌طلبان برانند لذا دم از حمايت از او می‌زنند. اينان اكنون وزن زيادی ندارند.
ولی آنان كه در پی معرفی كانديدای اصول‌گرا هستند، به چندين گروه تقسيم شده‌اند؛ ولی همۀ آن‌ها فعلاً به اين نتيجه رسيده‌اند كه كانديدا يا كانديداهايی را معرفی كنند تا در جمع‌بندی نهايی برای خود امكان چانه‌زنی و يا دريافت سهم داشته باشند.
خوش‌بختانه در اين نوبت ظاهراً قرار است جامعۀ روحانيت نقش فعال‌تر و محوری‌تری داشته باشد. اميدواريم اين حركت حتا اگر رياست‌جمهوری را به جناح اصول‌گرايی هم نياورد، دست‌كم وحدت را به ارمغان بياورد.
 چه مؤلفه‌هایی را بر سبد آرای روحانی مؤثرتر می‌بینید؟ آیا وی موفق به حفظ اقبال 92 خواهد شد؟ به‌عبارت دیگر، روحانی به‌عنوان رییس‌جمهور مستقر کارنامه‌یی از خود بر جای گذاشته‌ که مایۀ جلب آرای خاکستری شود؟
 روحانی نتوانسته افكار عمومی را در حمايت خود تثبيت كند و يا حتا افراد جديدی را جلب كند و اين دلايل بسياری دارد كه بايد تحليل شود و بارها به آن اشاره كرده‌ام.
اما از سوی ديگر، رقبا هم نتوانسته‌اند جذابيت لازم را برای جلب رای خاكستری فراهم كنند و يا به جريانات متفرق خود سامان دهند.
طبعاً اين كم‌سامانی فرصت بهره‌گيری از ضعف دولت روحانی را فعلاً از آن‌ها گرفته است، مگر آن‌كه در مدت باقی‌مانده بتوانند سامان يابند.
 در مصاحبه‌هایتان گفته‌اید که "اصول‌گرایان به جهل الرجال مبتلا هستند، نه قحط الرجال"
عبارت فوق را قدری باز کنید. آیا امیدی هست که این جهل الرجال مرتفع شود؟!
 معمولاً به گونه‌یی وانمود می‌شود كه گويا تمامی ظرفيت اصول‌گرايان در مديريت ارشد، همين سبد محدود و تكراری است كه سی و اندی سال دائماً به‌صورت چهره‌های ثابتی تكرار می‌شوند.
تجربۀ من و تماس گسترده‌ام با اصول‌گرايان سراسر كشور، بر من ثابت كرده است كه اصول‌گرايان نخبگان توان‌مند بسياری در دست‌رِس دارند به‌ویژه در استان‌ها كه متأسفانه از آن‌ها غفلت می‌كنند.
ما اگر خود را محدود به همين چهره‌ها و فقط تهران نماييم، قطعاًٌ ضرر خواهيم كرد. اين همان چيزی است كه به آن «جهل الرجال» می‌گويم؛ بعنی نشناختن ظرفيت و نيروی انسانی موجود.
راه برطرف شدن آن هم اين است كه سازوكار تشكيلاتی اصول‌گرايان از وضع سنتی فعلی به ساختار جديد يعنی مجلس ملی و سراسری اصول‌گرايان تغيير كند و نيروهای استانی با تشكيل مجالس استانی و سپس انتخاب و تشكيل مجلس ملی اصول‌گرايان، دبيرخانۀ مركزی و دائم مجلس ملی اصول‌گرايان در تهران را شكل داده و به اين وسيله با اتكا به رای اصول‌گرايان كشور و نه فقط تهران تصميمات گرفته شود.
 وحدت اصول‌گرایان را با توجه به واقعیت‌های موجود، محتمل می‌دانید؟
 وحدت اصول‌گرايان را "محتمل، ولی دشوار" می‌دانم. زيرا متأسفانه بعضی از تشكل‌های اصول‌گرا حيات و قدرت خود را در آن يافته‌اند كه مخالفت كرده و سپس برای قرار گرفتن در چارچوب، طلب سهم و امتياز ويژه كنند.
اميدوارم در اين نوبت، جريان اصول‌گرا با خودداری از دادن باج به اين جريان‌ها، طغيان پروری را نهادينه نكرده و ارزش‌ محوری من‌جمله «تبعيت از تصميم جمعی» را نهادينه كند.
 تحلیل شخصی شما از ماجرای نهی احمدی نژاد چیست؟ ابعاد قضیه محدود به همین برداشت‌هایی است که در سطح عمومی و رسانه‌ها مطرح می‌شود؟ یا باید مسأله را در افقی دیگر آنالیز کرد؟!
 شرايط كنونی كشور با توجه به موقعيت داخلی و خارجی كه دارد و به‌ويژه حساسيت‌ها، تحمل فضای "دوقطبی" را ندارد و نمی‌توان در شرايط كنونی، نيروهای كشور را در حوزه‌های خاص و كليدی در برابر هم قرار داد.
از طرف ديگر، كشور بايد در گزينش نيروهای ارشد اجرايی رو به جلو حركت كند و بازپرداختن به مباحث تكراری و عميق‌تر كردن شكاف‌های موجود اجتماعی نه‌تنها گرهی را نخواهد گشود، بلكه بر كارهای كشور گره‌های بسياری هم خواهد افزود.
به‌همين دليل رهبری نظام كوشيد با توصيه‌های هوش‌مندانه، نيروهای درون نظام را از هرز روی و حاشيه ‌روی باز دارد.
 معدل‌گیری از خروجی رسانه‌های برون‌ مرزی، داده‌یی قابل ‌تأمل به ‌دست می‌دهد؛ این‌که سیاست‌گذاران آن‌ها دست‌کم چنین وانمود می‌کنند که مایل به تداوم دولت کنونی‌اند!
اگر چنین انگاره‌یی را تأیید می‌کنید، چه ارزیابی از علت آن دارید؟
 رسانه‌های خارجی طبعاً اهداف كشورهای متبوع خود را دنبال می‌كنند و نبايد اجازه دهيم سلباً و ايجاباً افكار عمومی ما را هدايت كنند.
مردم ما بر حسب برداشت خود از امنيت و منافع ملی، دولت مطلوب خود را انتخاب می‌کنند.

آخرین مطالب
آمار بازدیدکنندگان سایت
1228203
امروز
دیروز
هفته جاری
هفته گذشته
ماه جاری
ماه گذشته
بازدید کل
33
2878
6253
1220432
9282
16017
1228203

آی‌پی شما: 52.15.63.145
امروز: پنج شنبه، 06 ارديبهشت 1403