نشانههای پیروزی آکپارتی در رفراندوم ترکیه
محمد دستمالی
حزب عدالت و توسعه (آکپارتی)، در تاریخ 94 سالۀ جمهوری ترکیه، یک پدیدۀ بی بدیل و خاص است.
برای کسانی که با تاریخچۀ احزاب سیاسی ترکیه، کودتاها، روند رشد و افول احزاب و شرایط خاص اجتماعی و سیاسی ترکیه آشنا هستند، خوب میدانند که نه تنها پیروزی در انتخابات و تشکیل کابینه و ماندن بر سر قدرت، بلکه حتا کسب یک درسد از آرای مردم، کار سخت و دشواری است.
چرا که حزب و تحزب در ساختار سیاسی و اجتماعی ترکیه، جایگاه و معنای دقیق و روشنی دارد. مردم غالباً اسلامی این کشور، ذاتاً سیاسی و تشکیلاتی هستند و نه تنها در حوزۀ ترجیح سیاسی و حزبی، بلکه در فوتبال، موسیقی، توجه به تلویزیون و رسانهها و دیگر حوزههای زندگی نیز، دلبستگی و شور و اشتیاق خاصی دارند. در این کشور، احزاب، کارتونی و خلق الساعه نیستند و هوادران نیز، بی دلیل و موقت، از حزب خود طرفداری نمیکنند. به خاطر بیاوریم که اندکی پس از قدرت گرفتن ژنرال مصطفا کمال پاشا و تأسیس نظام جمهوری، افراد و چهرههایی همچون ژنرال عصمت اینونو و طیفی گسترده از ملی گرایان متعصبی که دور مصطفا کمال حلقه زده بودند، برای مدتی طولانی، اسلام و اسلامیون را به حاشیه راندند و «حزب جمهوری خلق» (CHP) به عنوان میراث آتاترک و به عنوان یک حزب لاییست- کمالیست و سوسیال دموکرات، به مدت چندین دهه در ساختار نظام تک حزبی، به معنای دقیق کلمه، قدرت را یک قبضه در اختیار داشت و نه تنها اسلام گرایان، بلکه جریانات دیگر نیز فرصت ظهور و بروز نداشتند.
زمانی که چهرهیی همچون پروفسور نجم الدین اربکان، دانشمند علم مکانیک، که موقعیت طلایی خود را در صنایع موتورسازی خودروهای نظامی آلمان رها کرده و در ترکیه به دنبال جریان سازی در مسیر اسلامی و ضدغربی، قدم برداشت، چندین سال طول کشید تا درخت فعالیتهای او به ثمر بنشیند و نهایتاً در سال 1997 میلادی، با یک کودتای بی سر و صدا، به راحتی او را کنار گذاشتند. اما شاگردان او، یعنی عبدالله گل، رجب طیب اردوغان، بلنت آرنچ و دیگرانی که حزب عدالت و توسعه را در سال 2001 میلادی تأسیس کردند، از نخستین رقابت انتخاباتی خود تاکنون، در کلیۀ انتخابات سراسری، شهرداری، رفراندوم و ریاست جمهوری، پیروز نخست بودهاند.
البته آنان، این پیروزی را آسان به دست نیاوردهاند و سازماندهی دقیق، تبلیغات هوشمندانه و اثرگذار، کادر پروری و تعصب برای کنار نهادن رقیب و تلاش برای حفظ پیروزی، از مهمترین اهداف سران این حزب بوده است. در کنار آنکه، حزب عدالت و توسعه، اسلام گرایان و طیف محافظه کار جامعۀ ترکیه را به متن زندگی، سیاست و اقتصاد بازگردانده و به آنها قدرت بخشیده است، در حوزههای مهمی همچون رفاه، اقتصاد، خدمت گذاری اجتماعی و در یک کلام، در معادلات مرتبط با کارآمدی دولت، موفق عمل کرده و ترکیه را سامانی دوباره بخشیده است و طیف گستردۀ اسلامگرایان هوادار اردوغان، نمیخواهند این موقعیت طلایی را به یکباره از دست بدهند و میتوان گفت، میثاق و پیمانی خاص بین آنان و حزب عدالت و توسعه وجود دارد. البته در همینجا باید گفت، این میثاق، مشخصاً ارتباط دقیقی به علاقۀ وافر مردم ترکیه به شخص رجب طیب اردوغان دارد و شاید همین نکته، یکی از مهمترین پاشنه آشیلهای حزب عدالت و توسعه است. چرا که سرنوشت این حزب، با اردوغان گره خورده است و برخی شواهد و مصادیق روشن، حاکی از آن است که اگر اردوغان در میدان نباشد، افول حزب عدالت و توسعه، ناممکن نیست.
بنابراین، یکی از دلایل و زمینههایی که میتواند در رفراندوم پیشِ رو، به پیروزی حزب عدالت و توسعه بیانجامد، سنت تداوم پیروزیهای گذشته و محبوبیت خاص اردوغان است. حزب عدالت و توسعه، به طور سنتی، حمایت و اعتماد بیش از چهل درسد مردم ترکیه را در اختیار دارد و این میزان، در شرایط خاص، به چهل و پنج درسد نیز میرسد. اما در انتخابات ریاست جمهوری ترکیه، دیدیم که اردوغان، نزدیک به 51 درسد آرای مردم را به دست آورد و این واقعیت، نشان داد که محبوبیت اردوغان در ترکیه، بیش از محبوبیت حزب اوست و در بزنگاههای سیاسی خاص، بخشی از اسلامگرایان ترک و کُرد طیفهای مخالف حزب عدالت و توسعه نیز، حاضرند به خاطر اردوغان، ولو به شکل موقت، از خواستهها و توصیههای حزب خود فاصله بگیرند و رای خود را به نفع حزب عدالت و توسعه به صندوق بیاندازند. به عنوان مثال، در انتخابات ریاست جمهوری، دیدیم که بخشی از هواداران حزب حرکت ملی (MHP) که دلخوشی از اکمل الدین احسان اوغلو نامزد مورد حمایت حزب خود نداشتند، به اردوغان رای دادند و در انتخابات سراسری اخیر نیز، بخش قابل توجهی از کردهای اسلامگرا، در تقابل با سیاستهای خشونت محور پ.ک.ک، به حزب عدالت و توسعه رای دادند.
در رفراندوم پیشِ رو، حزب حرکت ملی به رهبری دولت باغچلی، به صورت تمام قد از اردوغان حمایت میکند. این حزب بین 10 تا 12 درسد از ارای مردم ترکیه را در اختیار دارد و اگر حتا فقط نیمی از هواداران حزب، درخواست باغچلی را لبیک گفته و رای «آری» در صندوق بیاندازند، نتیجۀ مطلوب حزب عدالت و توسعه، به دست میآید.
نظرسنجیهای شرکتهای معتبری که در چند روز اخیر در ترکیه دست به نظرسنجی حضوری و تلفنی زدهاند، نشان میدهد که در شرایط کنونی رقمی در حد 55 درسد از مردم این کشور، به رفراندوم رای «آری» میدهند و اردوغان به رویای خود، برای تغییر نظام سیاسی، نزدیک شده است.
همچنین باید این موضوع را نیز در نظر گرفت که مواضع تند چند کشور اروپایی از جمله آلمان، هلند، دانمارک و اتریش در برابر ترکیه، عملاً نتیجۀ عکس داده و به احتمال قوی، بخش قابل توجهی از دو میلیون و نهسد و پنجاه و هشت هزار شهروند ترکیه واجد شرایط رای دادن مقیم اروپا، رای خود را به نفع اردوغان و یاران او، به صندوق بیاندازند.
جمع بندی شرایط بالا، نشان میدهد که به احتمال قوی در رفراندووم پیشِ رو، اردوغان و حزب عدالت و توسعه، بین 55 تا 58 درسد از آرای موافقین را به دست میآورند.