برجام، نفس راي به روحاني
گمانهزني از احتمال تك دورهیي شدن رياستجمهوري روحاني
با سفر و اظهارات نوروزی احمدی نژاد در شلمچه گمانه زنیها دربارهی حضور او در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 به اوج رسید.
گفته شد او با وعدهی یارانهی چند برابری با اوج پوپولیسم باز خواهد گشت و قصد بسیج حاشیه نشینان علیه متن را دارد. حاشیهیی که به گمان احمدی نژاد اصولگرایان سنتی و ائتلاف اصلاح طلبی اعتدالی از درک زبان آن عاجز است.
دربارهی اصولگرایان سنتی هم گفته میشد هدف باهنر از عدم شرکت در انتخابات اخیر مجلس دور خیز برای رقابت با روحانی در سال 96 بود. حال باید دید روحانی و اطرافیان او در این میانه چگونه کنشگری خواهند کرد آیا با بازی هوشمندانهی خود به سنت چند دههی گذشتهی جمهوری اسلامی، دولت 8 ساله خواهد شد یا دولت روحانی نقض این سنت خواهد بود؟ در ادامه نکاتی به اختصار که میتواند از سوی دولتمردان مورد استفاده قرار گیرد برشمرده خواهد شد.
برجام، نفس راي به روحاني
نفس رای به روحانی در سال 92 رای به قطع مسیر هستهیی جلیلی و یارانش و افکندن طرحی نو در پروندهی اتمی بود. مردمی که بالا رفتن لحظه به لحظهd قیمتها و سیر صعودی دلار که اندوختههایشان را نابود میکرد، لمس میکردند خواستار طرحی نو در پروندهی اتمی بودند تا اول سایهی جنگ را از سرشان دور کنند و دوم آنها را از تنگنای اقتصادی برهاند. مردم روحانی را برگزیدند چون تجربهی زمامداری پروندهی هستهیی در دوران اصلاحات را داشت و حس کردند او میتواند این گره کور را بگشاید. روحاني با سپردن پرونده به ظریف و تیمش به برجام و مهمترین دستآورد دولت رسید. اما امروز در برههی نزدیک به انتخابات، روحانی باید برای مردم و به ويژه تودههای غیرسیاسی که ممکن است در دام پوپولیسم حریف گرفتار آیند جا بیندازد که این برجام بود که سایهی جنگ را زدود و در کنار سایر تواناییهای کشور نگذاشت ایران همچون کشورهای منطقه شود و اگر تندروهای داخلی در سال 96 سر برآورند برجام را بر هم خواهند زد و این یعنی بازگشت به دوران احمدی نژاد و قرار گرفتن سایهی جنگ بالای سر کشور آنهم در شرایطی که احتمال دارد سياستكاخ سفيد نيز به دوران جنگطلبي بازگردد.
پتانسیل اصلاحات و بزرگانش
در انتخابات سال 92 بهويژه در روزهای آخر با هدایت سران اصلاحات، بدنهی اجتماعی به یاری روحانی آمد و کار را بر خلاف تمام گمانه زنیها تمام کرد. این حمایت یک منفعت دو جانبه بود. از یک سو روحانی را روانهی پاستور کرد و از سوی دیگر اصلاح طلبانی را که بعد از حوادث سال 88 در کما به سر میبردند را احیا و بدنهی اجتماعیشان را دوباره بسیج كرد. حال در آستانهی انتخابات 96 حامیان جریان اصلاحات از روحانی و دولت گله و دلخوریهايي دارند! كه ميتوان به مسایلي مانند محقق نشدن مطالبات آنها اشاره كرد. اما نکتهی مهم این است که بدنهی اجتماعی اصلاحات پس از تجربهی تلخ سال 84 هرگز خارج از تصمیم سران اصلاحات حرکت نخواهند کرد و تصمیم آنان هم غیر از روحانی نخواهد بود. از سوی دیگر تجربهی دولت احمدی نژاد و هراس تکرار آن قطعاً اصلاح طلبان را با وجود شکایتهایشان به حسن روحانی خواهد رسانید.
توصيههايي براي روحاني
بخش بزرگی از رای دهندگان در انتخابات سال 96 جوانانی هستند که به لحاظ سبک زندگی و ارزشهای ذهنی فرسنگها با اصولگرایان رادیکال فاصله دارند ولي آنها به صورت خودکار رای خود را به روحاني نميدهند و باید آنها را جذب کرد. روحانی باید به زبان جوانان از محدودیتها و معذوریتهایی که تنگ نظران بر آنان روا میدارند بگوید. او بايد اعلام كند که این رفتارهای خودسرانه و نقض حریم خصوصی شهروندان از كجا آب ميخورد! روحاني به عنوان شخص اول اجرایی مملکت هرچه بتواند برای استیفای حقوق جوانان و کاستن از محدودیتها بايد تلاش كند و افزون بر آن از چهرههای جوان پسند و کاریزماتیک اردوگاهش بهعنوان ویترین کمپینش استفاده کند.
گشایش اقتصادی و رونق کسب و کار
اقتصاد کلید واژهیی است که رقبای روحانی در انتخابات روی آن تمرکز خواهند کرد و فریاد سرخواهند داد که برجام در حوزهی اقتصاد دستآوردی نداشته است و تیم اقتصادی دولت فشل است. در این میان دولت روحانی دو راه دارد؛ اول اینکه چون رقیب به اعمال و وعدههای پوپولیستی توسل ميجوید و چون دولت و منابع را هم در اختیار دارد امکان اینکار برایش فراهم است و دوم اینکه فاصلهاش را با وعدههای تودهیی حفظ کند و اقتصاد را با منطق اقتصادی سامان بیشتر دهد و بهعنوان نمونه اقدامات کم نظیر دولت در حوزهی درمان را یادآوری کند و به مردم بگوید در دولت دوم وزرای اقتصادی با وجود مجلس همراه هر کدام یک دکتر هاشمی هستند. از سوی دیگر دولت میتواند با مانور روی کسانیکه امروز وعدههای اقتصادی میدهند و غم نان مردم خواب شبشان را ربوده است اعتراض كند كه در آن سالهاي خاص چرا ساكت بودند و چه توشهیي براي مردم آماده كردند!؟
همراهی با قدرت مستقر
رفتار سیاسی مردم در سالیان پس از تثبیت نظام همواره حاکی از حمایت از قدرت مستقر و تقاضای تداوم آن است. پس از ریاست جمهوری مقام معظم رهبری تاکنون همواره ریاست جمهوریها برای بار دوم و به طور معمول حتا با رای بیشتر نسبت به دفعهی اول انتخاب شدهاند. چرا که مردم 4 سال را برای اجرای برنامههای شخص ناکافی میدانند و میخواهند او مجال تمام کردن برنامههایش را داشته باشد و از سوی دیگر مردم، حضور در اردوگاه پیروز را دوست دارند و رییس جمهور مستقر همواره شانس اول پیروزی است. با این معادله روحانی میتواند بر راي رقبايي كه در سال 92 (ولايتي، رضايي، قاليباف و غرضي) تنها با او زاويهی ديد داشتند و مخالف وي نبودند، حساب كنند.