چرا یوزپلنگ همچنان سرنوشتی مبهم دارد؟
طی چند ماه اخیر اخباری متفاوت از یوزپلنگ آسیایی در رسانههای ایران و جهان منتشر شده است.
ابتدا اخباری امیدوار کننده حاکی از جفتگیری دو یوز «ایران و فیروز» در پارک ملی توران در استان سمنان و سپس سه قلوزایی «ایران» در پی سزارین صحرایی؛ و پشت سر آن اخباری که شگفتی و سپس تأثر خوانندگان را برمیانگیخت. از جمله اشتباه کارشناسان برای تعیین جنسیت توله یوزها، مرگ دو توله یوز، عدم دسترسی به «شیر باکیفیت» برای توله یوزها، بیماری تنها تولهی باقیمانده، پذیرفته نشدن تولهها توسط مادر و درنهایت عفونت «ایران» مادر آنها.
همزمان با انتشار این اخبار نیز انتقادات و هشدارهای گستردهای از سوی اصحاب فن و حافظان محیط زیست منتشر میشد؛ از انتقاد به سزارین زودرس و صحرایی «ایران» و هشدار درباره احتمال عفونت و ناباروری او در آینده گرفته تا استفاده از کادر «یوز ندیده» برای انجام عمل سزارین و نگهداری از تولهها.
در نهایت نیز پس از مرگ دومین توله یوز، حسن اکبری معاون محیط زیست طبیعی و تنوعزیستی سازمان حفاظت محیط زیست، بخشی از خطاها را پذیرفت و در جریان یک گفتوگوی تلویزیونی اعلام کرد که «بخشی از این فرایند با خطای ما همراه بود و آن را میپذیریم؛ ما در این پروسه تجربه نداشتیم و دامپزشکان نیز مرتکب خطاهایی شدند».
او همچنین تأیید کرد که این سازمان «نگهدارندهی تخصصی یوزپلنگ» ندارد و پیشبینی نیز نمیکرد که برای تولد تولهها نیاز به عمل سزارین باشد.
مجموع این حوادث که برای دوستداران محیط زیست تأسف برانگیز است، چه عواملی باعث شد که یوزپلنگ در معرض انقراض آسیایی که در ایران از سال ۲۰۰۱ م تحت حمایت نهادهای بینالمللی است چنین سرنوشت غم انگیزی بیابد و چرا سرمایه گذاریهای علمی و مالی دولت و سازمان ملل در این زمینه به نتیجهای نرسیده است:
ابتکار سازمان ملل برای همکاری با ایران در محافظت از یوزپلنگ آسیایی
یوزپلنگ سریعترین حیوان جهان است که میتواند با سرعت ۱۲۰ کیلومتر در ساعت بدود. این حیوان زمانی در بخش پهناوری از کره زمین از شرق هند گرفته تا غربیترین نقطهی آفریقا زندگی میکرد و هنوز نیز شماری از آنها در بخشهایی از جنوب آفریقا یافت میشوند، اما جمعیت قابل توجهی از آنها در شمال آفریقا و آسیا ناپدید شدهاند.
اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت، زیرگونهی «Acinonyx jubatus venaticus» که با نام «یوزپلنگ آسیایی» شناخته میشود را یک زیرگونهی بهشدت در معرض خطر انقراض معرفی کرده است.
ایران یکی از آخرین کشورهایی است که یوزپلنگهای آسیایی در آن زندگی میکنند و بر همین اساس در سال ۲۰۰۱ م یک برنامه حفاظتی تحت حمایت سازمان ملل در کشور راه اندازی شد.
پروژهی نجات یوزپلنگ آسیایی که به دنبال معکوس کردن روند زوال این گونهی در معرض خطر بود، در سال ۲۰۰۱ م و در دو فاز با پشتیبانی مالی برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) و صندوق تسهیلات جهانی محیط زیست (GEF) که بزرگترین سرمایه گذار پروژههای جهان با هدف بهبود محیط زیست و مستقر در واشنگتن است، کلید زده شد.
در آن زمان تخمین زده میشد که کمتر از ۱۰۰ یوزپلنگ آسیایی در طبیعت ایران و عمدتاً در زیستگاههای شمالی میاندشت و توران زندگی کنند.
فاز اول پروژه نجات یوزپلنگ آسیایی بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۸ م اجرا و عمدتاً از سوی صندوق تسهیلات جهانی محیط زیست (GEF) تأمین اعتبار شد.
اجرای فاز دوم نیز در سال ۲۰۰۹ م با امضای توافقنامهای میان سازمان محیط زیست و نماینده سازمان ملل در تهران آغاز شد و هدف آن کمک به این سازمان برای انجام تعهدات خود در قبال کنوانسیون سازمان ملل در مورد حفظ تنوع زیستی در مناطق حفاظت شده ایران بود.
معصومه ابتکار، رئیس وقت سازمان محیط زیست ایران در سال ۲۰۱۳ م در جریان مراسم امضای فاز دوم پروژه، نتایج اجرای فاز اول را موفق توصیف و اعلام کرد که این پروژه بینالمللی به نجات یوزپلنگ آسیایی از انقراض کمک کرده و اطلاعات پایهای بسیار خوبی را در زمینه حفاظت از یوزپلنگ در اختیار کارشناسان محیط زیست ایران گذاشته است.
گری لوئیس، نماینده سازمان ملل نیز در این مراسم اعلام کرده بود که در ادامهی کار قرار است پروژههای مشترکی در استانهای سمنان، خراسان شمالی و یزد انجام شود تا از یوزپلنگ آسیایی با درنظر گرفتن همه تهدیدات مستقیم و غیرمستقیم محافظت شود.
ایسنا به نقل از او نوشت: «در قدم اول باید اطلاعات بیشتری در ارتباط با ماهیت این تهدیدات جمع کنیم و در قدم دوم باید شرایط محیط بانانی که در مناطقی با شرایط سخت جوی با مشکلات بسیار دست و پنجه نرم میکنند را تقویت کنیم.» به گفتهی او در آن زمان شش میلیون هکتار زیستگاه یوزپلنگ که منطقه بسیار وسیعی است توسط ۱۱۰ محیط بان حفاظت میشد و سازمان ملل قصد داشت شرایط زندگی آنها را بهبود بخشد.
او افزود: «در ارزیابی نهایی فاز یک پروژه، یکی از نتایجی که اعلام شد این بود که پروژه نقش بسیار مهمی در حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و نجات آن از خطر انقراض داشته است.»
در جریان این مراسم احمدعلی کیخا، معاون سازمان حفاظت محیط زیست نیز اعلام کرد که برای اجرای فاز اول این پروژه مبلغ ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار پوند به طور مشترک از سوی ایران و سازمان ملل سرمایهگذاری شده که به کمک آن علاوه بر انجام فعالیتهای گستردهی آموزشی، پژوهشی و حفاظتی، زیستگاههای حفاظت شده یوزپلنگهای آسیایی که در ابتدا حدود ۱.۵ میلیون هکتار بود نیز به ۶ میلیون هکتار افزایش یافته است.
او همچنین افزود که «در حال حاضر ۵۰ قلاده یوزپلنگ آسیایی در ایران وجود دارد که همه آنها در سلامت کامل هستند».
بر اساس برنامه تدوین شده در چهارچوب فاز دوم، قرار بود با تمرکز بیشتر روی زیستگاههای یوزپلنگ آسیایی در ایران، شرایط پایداری در این زیستگاهها برای زندگی و حفظ جمعیت آنها به وجود آید که گسترش پوششهای طبیعی به جای مرتعسازی از جملهی این شرایط پایدار بود.
بنابر گزارش سازمان ملل در سال ۲۰۱۷ م، اجرای هر دو فاز این پروژه آنهم به کمک نهادهای بینالمللی، باعث شده بود که تنها طی سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۴ م جمعیت این گونهی در معرض خطر تا ۱۷ درسد افزایش و در مقابل میزان شکار غیرقانونی آنها تا ۲۷ درسد کاهش یابد.
این موفقیت در پی آموزش بهتر محیطبانانِ فعال در زیستگاههای یوزپلنگهای آسیایی و بهبود وضعیت زندگیشان از جمله فراهم آوری بیمه عمر برای آنها همچنین افزایش آگاهی ساکنان ملی ممکن شده بود.
علاوه بر این تلاش شد تا از یوزپلنگها در مقابل چالشهایی همچون افزایش میزان چرای دامها و ادعاهای مالکیت بر آب در مناطقی که زیستگاههایشان محسوب میشدند، محافظت شود. بر این اساس حتا توافقی با گروهی از دامداران محلی حاصل شد تا در ازای دریافت یک بستهی تشویقی، منطقهای در مرکز پارک ملی توران را تخلیه و به مراتعی دیگر نقل مکان کنند.
در چهارچوب این پروژه همچنین بودجهای تعیین شد تا دربارهی علت مرگ هر یوزپلنگی که تلف میشود، تحقیق شود و اقداماتی برای جلوگیری از تلفات بعدی به اجرا گذاشته شود.
در همین دوره، مقرر شد که برنامههایی نیز در سطح ملی برای افزایش آگاهی عمومی به اجرا گذاشته شود که تبدیل یوزپلنگ آسیایی به نماد ملی و نقش بستن تصویر آن روی ناوگان هواپیمایی معراج و پیراهن تیم ملی فوتبال بخشی از این برنامهها بود.
فاز دوم این پروژه در دسامبر ۲۰۱۷ م به پایان رسید و پس از آن حمید ظهرابی، معاون سازمان حفاظت محیط زیست از تدوین پیشنویس فاز سوم خبر داد و افزود که قرار است پیشنویس این پروژه ۵ ساله به برنامه توسعه ملل متحد در تهران ارائه شود. این خبر در حالی اعلام شد که برخی رسانههای داخلی ادعا کرده بودند که سازمان ملل دیگر قصد حمایت از این پروژه را ندارد.
اطلاعات منتشر شده در سایت برنامه توسعه سازمان ملل متحد حاکی از آن است که فاز سوم این پروژه بار دیگر با همکاری سازمان محیط زیست ایران در سال ۲۰۱۹ م آغاز شده و تا ژوئیه ۲۰۲۴ م ادامه دارد. اطلاعات سایت همچنین حاکی از آن است که در فاز سوم نیز تا این مرحله بیش از ۶۵ هزار دلار به این سازمان پرداخت شده است.
سرنوشت یوز ایرانی پس از دستگیری کنشگران محیط زیست
اما اجرای فاز سوم این پروژه موفقیتهای دو فاز پیشین را به همراه نداشت که یکی از دلایل آن، کاهش قابل توجه همکاریهای ایران در این موضوع با سازمانهای بینالمللی متخصص از جمله گروه «پانترا» به دلیل حساسیتهای سیاسی، همچنین دستگیری گستردهی بسیاری از پژوهشگران زبدهای بود که از مسیر همکاری با نهادهای بینالمللی فعال در زمینه حفظ گونههای در معرض خطر و دریافت کمکهای فنی از آنها، سعی در ردیابی این حیوانات گریزپا در زیستگاههای طبیعیشان و حفظ آخرین بازماندههای یوزپلنگ آسیایی داشتند.
از وقایع برجستهی مرتبط با این موضوع میتوان به صدور حکم ۴ تا ۱۰ سال زندان برای ۸ پژوهشگر محیط زیست (مراد طاهباز، نیلوفر بیانی، هومن جوکار، طاهر قدیریان، امیرحسین خالقی حمیدی، عبدالرضا کوهپایه و سام رجبی) در نوامبر ۲۰۱۹ م اشاره کرد که در زمینه بقای یوزپلنگهای آسیایی تحقیق میکردند و متهم به جاسوسی شده بودند.
کاووس سید امامی، استاد ایرانی-کانادایی و مدیرعامل مؤسسه «حیات وحش میراث پارسیان» نیز از دیگر فعالان برجسته محیط زیست بود که در نهایت در زندان اوین جان باخت.
کاوه مدنی، معاون سابق سازمان محیط زیست نیز پس از متهم شدن از سوی تندروها به خرابکاری، در پی تبعیدی خودخواسته به آمریکا رفت.
همه این پژوهشگران برای بنیاد «حیات وحش میراث پارسیان» (PWHF) که یک سازمان غیرانتفاعی حفاظت از محیط زیست مستقر در تهران بود و با پروژه نجات یوزپلنگ آسیایی و سایر گونهها همکاری داشت، کار میکردند و عمدتاً از سوی اطلاعات سپاه پاسداران به جاسوسی از ایران برای کشورهای دشمن متهم شده بودند.
سارا دورانت، پژوهشگر یوزپلنگ و استاد علم حفاظت در انجمن جانورشناسی لندن سال ۲۰۱۹ م در مصاحبهای با نشنال ژئوگرافیک، در واکنش به رفتار ایران با این محققان میگوید: «فعالانی که زندانی شدند، برخی از حافظان برجستهی حیاتوحش در ایران بودند و قبل از دستگیری، تعهد آنها به محافظت از حیاتوحش، تفاوتی واقعی را در حفاظت از یوزپلنگ آسیایی ایجاد کرده بود و حبس آنها به طور جدی حفاظت از این حیوانات را مختل کرد.»
تانیا روزن، پژوهشگر پیشین گروه «پانترا» و همکار فعلی نشنال ژئوگرافیک نیز که پیش از این با مؤسسه «حیات وحش میراث پارسیان» برای کمک به نجات یوزپلنگهای ایرانی همکاری میکرد، آخرین تلاشها در کنار پژوهشگران بازداشتی را برای تأمین بودجهی نجات یوزپلنگهای ایرانی به یاد میآورد و میگوید: «از همان زمان دستگیری به این اندیشیدم که آیندهی یوزپلنگهای آسیایی با زندگی دوستانمان در زندان پیوند خورده است و تنها در صورتی میتوان به نجات یوزپلنگ آسیایی امید داشت که به آزادی دوستانمان امیدوار بود.»