جوابیه بر قدرت شریعتی
منصور میرحسینی
نمیدانم بیژن عبدالکریمی متولد چه سالی و در رنج کدام طبقه اجتماعی و سنی قرار دارد،
البته قبلاً باید بگویم که علم و دانش زیاد ربطی به سن و سال ندارد. اکنون که من و امثال من از سن شصت گذشتهاند وقتی با یک بچه حتا پنج شش ساله صحبت میکنیم متوجه میشویم که چند سر و چند گردن از هم سن و سال دوران بچگی ما بیشتر میفهمند حتا بعضیهاشان میتوانند راهنمای بزرگترهای خود باشند.
بگذریم از عنوان کردن این موارد و جویا بودن سن و سال نبوده است. بلکه بیشتر در این موارد باید روشن شود و باید بدانیم که برداشت از عقاید و موارد روز و روزگار و پیدا شدن مرشد و پیدا کردن مرید همه ربط زیادی به رویدادها و اتفاقات زمان و هر زمان و مکان سازنده رویدادهای زمان قبل و حال و آینده آن رویدادهاست که سازنده افراد خاص و تأثیرگذار میشود که خیلی مواقع شاید دلیل واقعی و یا همان شرایط روزمره باشد. از اینکه بیژن عبدالکریمی متن ساخته شده از شریعتی دارد که چنین عنوان میکند: وی در حد بزرگان بی تردید ادب ایدئولوژی در رگههای جامعه بزرگ ایرانی است که میتواند تا جای پای مولانا و یا امثال آنها بگذارد. شاید فقط یک بُعد آن هم بُعدی که در سالهای دگرگونی و تغییر جامعه ایرانی که از یک سو در مقابل پیدا شدن ایدههایی مانند چگوارا و امثال آنها بوده که آن هم بیشتر از نظر من بادکنکهای جوگیر شده بودند. تفاوت ثروت آمریکای مرکزی و موقعیت آنها در مقابل فقر و درگیری جنگ سرد مابین بلوک شرق و غرب بود که شرق آن رویای بعد از پیروزی جنگ جهانی دوم و استالین که تصور میکرد میتواند با ایدهی کومونیستی جلوی قدرت بی حد سرمایه داری قرار گیرد که بیشتر رویای او بود و به شخصی شکست خورده تبدیل شد. با وجود آن همه سرمایه درگیریهای جامعه شرق به خصوص شرق دور شکست خورده بود در این روزگار و این نوع تقسیم جهانی قرار نمیگرفتند.