عمران خان؛ اردوغان دوم یا اربکان دوم؟

آینده سیاسی پاکستان آبستن چه سناریوهایی است؟

تحولات اخیر پاکستان دولت عمران خان را در آستانه استیضاح و سقوط برد. اگر چه برخی ناظران معتقدند ماجرا از زمانی شروع شد که عمران خان در میانه جنگ اوکراین به مسکو سفر کرد و اسلام آباد حاضر نشد در نشست مجمع عمومی علیه روسیه رای دهد،

اما برخی دیگر منشا بحران را به فرایندهای سیاست داخلی پاکستان مربوط می‌دانند و تورم ۱۲ درسدی آن هم در آغاز ماه رمضان را در اتحاد دو حزب اصلی مخالف -مسلم لیگ (شاخه نواز) که در نبود نواز شریف توسط برادرش شهباز شریف و دخترش مریم نواز اداره می‌شود و حزب مردم تحت رهبری آصف‌علی زرداری همسر بی‌نظیر بوتو نخست وزیر فقید پاکستان- از سویی و جذب ۲۰ نماینده موتلف با حزب تحریک انصاف عمران خان و در نتیجه از اکثریت انداختن تحریک انصاف موثر می‌دانند.
و البته خوانش خود عمران خان و حزب تحریک انصاف در مرتبط کردن این دو به یک‌دیگر در روایت و خوانشی ضدآمریکایی هم هست. این‌که از آنجا که عمران خان چهره‌ای ضدآمریکایی است و تلاش کرده سیاستی مستقل و متوازن با چین و روسیه پیش ببرد احزاب مخالف با صحنه گردانی آمریکا علیه عمران خان متحد شده‌اند و با پرداخت ۵ میلیون دلار به هر یک از ۲۰ نماینده جدا شده از تحریک انصاف موفق شده‌اند حزب حاکم را از اکثریت بیندازند و طرح استیضاح عمران خان را به مجلس بدهند. پروژه‌ای که زلمای خلیلزاد در نقطه مرکزی آن قرار دارد!
اما به هر روی در حالی که قرار بود به طرح عدم اعتماد به دولت عمران خان در مجلس پاکستان رسیدگی شود و با خروج ۲۰ نماینده از تحریک انصاف تعداد آرا حزب حاکم در مجلس به ۱۵۸ رسید و اکثریت حداقل ۱۷۲ رای برای تشکیل دولت را از دست داده بود، قاسم خان سوری نائب رییس مجلس پاکستان با مطرح ساختن این ادعا که طرح عدم اعتماد با اصل پنجم قانون اساسی مغایرت دارد مانع از رسیدگی به این طرح شد و در پی آن عمران خان از عارف علوی رییس جمهور که رابطه نزدیکی نیز با او و حزب تحریک انصاف دارد خواست تا مجلس را منحل کند تا انتخابات پارلمانی زودهنگام ظرف ۳ ماه برگزار شود و در این مدت نیز دولت موقتاً به کار خود ادامه دهد.
اگر چه عارف علوی با انحلال مجلس موافقت کرد اما از سویی کمیسیون انتخابات پاکستان اعلام کرد امکان برگزاری انتخابات زودهنگام ظرف ۳ ماه را ندارد و از سوی دیگر احزاب اپوزیسیون که حال با محوریت مسلم لیگ و حزب مردم علیه تحریک انصاف متحد شده‌اند با مراجعه به دیوان عالی پاکستان خواستار ابطال دستور رییس جمهور برای انحلال مجلس شدند.
درخواستی که دیوان عالی پنج‌شنبه ۱۸ فروردین به آن رسیدگی کرد و رای به نفع اپوزیسیون و ابطال انحلال پارلمان داد تا مجلس به حیات خود ادامه دهد و شنبه ۲۰ فروردین طرح عدم اعتماد به دولت عمران خان را به رای بگذارد.
عمران خان و ارتش
دعوای عمران خان با ارتش از تابستان گذشته تشدید شد. زمانی که بر سر تعیین فرمانده استخبارات ارتشISI که یکی از قدرت‌مندترین نهادهای امنیتی داخلی و خارجی پاکستان است بین خان و ژنرال قمر جاوید باجوه فرمانده ارتش اختلاف نظر پیش آمد. عمران خان خواستار تداوم فرماندهی ژنرال حمید فیض که از حامیان او در انتخابات جولای ۲۰۱۸ بود بر استخبارات ارتش بود اما ژنرال باجوه خواستار انتصاب گزینه مورد نظر خود بود. اگر چه نهایتاً عمران خان به خواست ارتش تن داد و ژنرال ندیم احمد انجم را به فرماندهی استخبارات منصوب کرد اما نزدیک بودن پایان دوره فرماندهی ژنرال قمر جاوید باجوه و این ظن که عمران خان قصد دارد ضمن برکناری او، ژنرال حمید فیض را به فرماندهی ارتش منصوب کند و فرمانده قدرتمند ارتش پاکستان را حذف و منزوی کند ریشه اختلاف و بدگمانی بین ارتش و عمران خان را شکل می‌دهد.
مجموعه‌ا‌ی از کشمکش‌ها بین ارتش و دولت که یادآور چالش‌های سال‌های ۲۰۰۲-۲۰۱۰ بین ارتش ترکیه و رجب طیب اردوغان در ترکیه است.
سمیه مروتی پژوهشگر ارشد پاکستان در موسسه مطالعات خاورمیانه تهران می‌گوید: «الگوی رفتاری عمران خان از بسیاری از جهات قابل مقایسه با الگوی اردوغان در ترکیه است. همانند اردوغان مواضعی منتقدانه نسبت به غرب دارد. همانند او می‌کوشد تا یک سیاست مستقل از غرب در پیش گیرد و با شرق نیز نزدیک شود. همانند اردوغان با ارتش دچار چالش است و می‌کوشد تا ارتشی که به طور سنتی تعیین کننده نهایی در سیاست پاکستان بوده را از سیاست حذف کند و باز هم همانند اردوغان تلاش دارد تا از طریق بسیج خیابانی طرفدارانش و نسبت دادن مخالفان به توطئه‌ای آمریکا یی، راه را برای قدرتگیری خود و تضعیف و انزوای مخالفان بگشاید.»
سیاست بین الملل و عمران خان

همانگونه که گفته شد سفر عمران خان به مسکو در روز ۲۴ فوریه دقیقاً همان روزی که روسیه به اوکراین حمله کرد و رای ممتنع پاکستان در رای گیری مجمع عمومی سازمان ملل علیه حمله روسیه به اوکراین به تغییر روی‌کرد پاکستان در سیاست بین الملل و چرخش به شرق تعبیر شد در حالی که هند نیز
در مجمع عمومی به قطع‌نامه محکومیت روسیه رای ممتنع داد اما چنین تفسیری از رفتار هند نشد. اما چرا؟
محمد ندیمی تحلیلگر مسائل ژئوپلتیک در تهران می‌گوید: «مسأله را باید با تمرکز بر مسأله چین و رابطه استراتژیک چین-پاکستان دید و نه صرفاً با تمرکز
بر مسأله روسیه. هند در نظم بین الملل بازیگر معارض چین و متحد آمریکا در برابر چین محسوب می‌شود که می‌تواند با همکاری با آمریکا در تنگه مالاکا (Selat Malaka) برای چین ایجاد تنگنای ژئوپلتیک کند و دسترسی چین به اقیانوس هند را قطع کند اما چین با پیش بینی تنگنای ژئوپلتیک در تنگه مالاکا و با سرمایه گذاری ۵۰ میلیارد دلاری در پروژه CPEC (همکاری اقتصادی چین پاکستان) و احداث راه از کاشغر تا بندر گوادور در پاکستان ضمن آن‌که موفق شده تا مسیر انتقال کالا به غرب را با دور زدن تنگه مالاکا ۶ هزار کیلومتر کاهش دهد همچنین با استقرار در سریلانکا به نوعی روی‌کرد مهار هند را نیز در پیش گرفته. بنابراین در معادلات بین آمریکا و چین، هند بازیگری است در کنار آمریکا؛ اما پاکستان با نزدیکی با چین و باز کردن دروازه سینکیانگ به اقیانوس هند در واقع مانعی در برابر سیاست مهار چین محسوب می‌شود.»
ندیمی ادامه می‌دهد: «با خروج هندی‌ها از پروژه چابهار در ایران و رفع تعارض منافع بین پروژه گوادور و چابهار و در ادامه اتصال گوادور به کریدور جنوب-شمال ایران یک گام بسیار موثر در پروژه کمربند و راه چین برداشته می‌شود که دسترسی چین را تا دریای سیاه و مدیترانه و بالتیک فراهم می‌سازد بدون آن‌که با مخاطرات و تنگناهای ژئوپلتیکی تنگه‌های مالاکا، عدن و کانال سوئز مواجه شود.»
اما پاکستان دوره عمران خان علاوه بر نزدیکی بی سابقه با چین و کمک گرفتن از چین برای ایجاد توازن با هند از سویی و موازنه سازی با آمریکا از سوی دیگر، در نگاه آمریکایی‌ها چه خطای دیگری دارد که او را مستحق روی‌کرد «پاکستان منهای عمران خان» می‌کند؟
سمیه مروتی در این‌باره می‌گوید: «در دوره عمران خان حضور نظامی آمریکا در پاکستان به شدت کاهش یافت و پروازهای پهپادها و جنگنده‌های آمریکایی از بیش از ۴۰۰ مورد در سال به کم‌تر از ۲۰ مورد در سال آن هم با اطلاع دولت پاکستان رسید که نمونه آن را می‌توان در اظهارات آمریکایی‌ها در مقطع سقوط کابل در آگوست گذشته یافت که اعلام کردند امکان پرواز نزدیک به خاک افغانستان و رصد اطلاعاتی از نزدیک را ندارند و رصد اطلاعاتی از راه دور انجام می‌شود که نشان دهنده کاهش قابل توجه حضور نظامی آمریکا در پاکستان بود. در دوره نخست وزیری عمران خان حضور نظامی آمریکا به پایگاه شهباز و پایگاه کویته که آن هم صرفاً با اهداف مبارزه با مواد مخدر صورت می‌گیرد محدود شد در حالی که قبل از آن آمریکا پایگاه شمسی و تقریباً کل آسمان پاکستان را در اختیار داشت.»
مروتی ادامه می‌دهد: «ارتش پاکستان به طور سنتی آمریکایی است. از هواپیماهای اف-۱۶ بهره می‌گیرد و مورد آموزش آمریکایی‌ها قرار دارد. اکثر افسران و ژنرال‌های پاکستان یا تحصیل کرده کالج‌های نظامی بریتانیا و آمریکا هستند و یا در پاکستان توسط مستشاران نظامی آمریکایی آموزش دیده‌اند. با این وصف سیاست عمران خان در نزدیکی با چین و روسیه با ساختار ارتش پاکستان نیز هم‌خوانی ندارد.»
چنان که از گفته‌های محمد ندیمی و سمیه مروتی برمی‌آید در تصویری بزرگ‌تر از سیاست بین الملل که با تمرکز آمریکا بر چین و به ویژه سیاست محاصره و مهار چین در دریای جنوب چین و تنگه مالاکا از طریق پیمان آکوس و با همکاری با هند همراه است، چین با پروژه کمربند و راه به دنبال مقابله با این سیاست بوده و با تمرکز بر استان غربی سین کیانگ و باز کردن راه خود به بندر گوادار، اقیانوس هند و سریلانکا از سویی و ایران و خاورمیانه از سوی دیگر کارت بدل را در اختیار دارد. کارتی که پاکستان مهم‌ترین حلقه آن را تشکیل می‌دهد.
عمران خان و عربستان-امارات
اگرچه پاکستان به طور سنتی و به ویژه پس از کودتای ژنرال ضیاءالحق علیه علی بوتو بخشی از حوزه نفوذ عربستان بوده و این نفوذ در دولت‌های حزب مسلم لیگ نواز شریف نیز همواره تشدید شده و از سوی دیگر بسیاری از سرمایه داران پاکستانی نیز ساکن امارات متحده عربی هستند و حتا تابعیت امارات را نیز دارند اما فاش شدن اسناد پاناما در سال ۲۰۱۶ که منجر به برکناری نواز شریف و تشکیل پرونده برای مریم، حسن و حسین نواز فرزندان نواز شریف شد و به شکست مسلم لیگ در انتخابات ۲۵ جولای ۲۰۱۸ در برابر تحریک انصاف انجامید، کاهش نسبی نفوذ عربستان سعودی در پاکستان را نیز به همراه داشت.
عمران خان اگرچه نخستین سفر خارجی خود را با سفر به حرمین شریفین انجام داد اما در برابر پادشاه سعودی زبان به انتقاد تند از سیاست عربستان در یمن گشود و مانع از حضور پاکستان در ائتلاف تحت رهبری عربستان در یمن شد؛ با تهران رابطه نزدیکی برقرار کرد و در سفر به تهران از حسرت خود درباره عدم توانایی سخن گفتن به زبان فارسی به دلیل سیاست استعماری بریتانیا در شبه قاره سخن به میان آورد. در دسامبر ۲۰۱۹ و در اوج سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ایران در نشست مالزی در کنار ماهاتیر محمد ایستاد و ایران را دعوت کرد تا «دهنکجی» آشکاری به عربستان کرده باشد. امری که قطعاً از نظر دولت سعودی دور نمانده و به ویژه با ایجاد فشار اقتصادی و تورم از طریق تجار و بازرگانان سندی که رابطه نزدیکی با امارات دارند در صدد مقابله برآمده است.
به همه این‌ها باید روی‌کرد نزدیکی و جلب نظر شیعیان پاکستان، حضور در حرم امام رضا در مشهد و زیارت آن، محکوم کردن ترور قاسم سلیمانی، سخنرانی در وصف بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و توئیت از علی شریعتی از سویی و نزدیکی با قطر، ترکیه و مالزی و به طور کلی حمایت از بلوک اخوان المسلمین را نیز افزود.
و این همه در حالی است که دست‌کم بعد از بهار عربی، اخوان المسلمین در کنار ایران به عنوان مهم‌ترین دشمنان دولت عربستان سعودی و متحدانش شناخته شده‌اند.
دشمنی که اگر چه از سال ۲۰۱۷ و با محاصره قطر و حمایت ترکیه از آن کشور تشدید شد اما با قتل قاشقجی در استانبول در اکتبر ۲۰۱۸ تا سر حد یک رویارویی تمام عیار دیپلماتیک نیز پیش رفت.
عمران خان و اسرائیل
برخی از ناظران معتقدند روی‌کرد منتقدانه عمران خان در قبال پیمان صلح ابراهیم و تمایل تجار پاکستانی که دارای رابطه نزدیک با امارات هستند به پیروی پاکستان از سیاست امارات در قبال پیمان صلح ابراهیم را نیز باید از عوامل بحران اخیر در سیاست داخلی این کشور دانست.
سمیه مروتی می‌گوید: «مسأله اسراییل نیز در این پازل جایگاه خود را دارد. اقتصاد پاکستان با اقتصاد امارات نزدیکی و در هم‌تنیدگی قابل توجهی دارد.
تجار پاکستانی زیادی حتا تابعیت امارات را دارند و مایل هستند تا پاکستان نیز بخشی از پیمان صلح ابراهیم باشد تا بتوانند از مواهب رابطه با اسراییل نیز برخوردار شوند. این‌ها عمدتاً اپوزیسیون عمران خان را مورد حمایت قرار می‌دادند و بر خلاف یک سنت دیرینه در پاکستان که در آستانه ماه رمضان تجار و بازرگانان بزرگ قیم‌تها را تا ۲۰-۳۰ درسد حتا پایین می‌آوردند اما امسال از این کار خودداری کردند و تورم ۱۲ درسدی به ویژه در ماه رمضان موجب بروز نارضایتی در اقشار متوسط و ضعیف شده است.»
عمران خان و طالبان در افغانستان
یکی دیگر از حوزه‌های چالش بین پاکستان دوره زمامداری عمران خان و کشورهای غربی مسأله افغانستان بود.
سمیه مروتی در این زمینه می‌گوید: «یکی از مهم‌ترین دلایل نارضایتی آمریکایی‌ها از عمران خان خلف وعده‌ای بود که او درباره طالبان انجام داد. عمران خان بر خلاف تعهداتی که در دوحه پذیرفته بود اجازه داد تا شبکه حقانی به طالبان افغانستان بپیوندد و چنان رابطه‌ای با طالبان برقرار کرد که بسیاری از ناظران معتقدند شاه محمود قریشی وزیرخارجه دولت عمران خان را می‌توان با حفظ سمت وزیر خارجه دولت طالبان نیز دانست.»
مروتی ادامه می‌دهد اتفاق دیگری که عمران خان اگر چه با انگیزه سیاست داخلی آن را رقم زد اما در افغانستان بیشترین تأثیر را گذاشت کاهش اجازه استفاده از آسمان پاکستان برای حمله به مواضع طالبان افغانستان بود که از ۴۰۰ حمله به کم‌تر از ۲۰ حمله رسید. همه این‌ها در ذهنیت آمریکایی‌ها عمران خان را تبدیل به شریکی نه چندان قابل اعتماد کرد که گرایش‌های اسلامگرایانه واضحی نیز از خود نشان می‌داد و در قبال طالبان نیز به تعهدات خود پایبند نیست.»
به این ترتیب به نظر می‌رسد موضوع افغانستان نیز در کنار سایر مولفه‌های تأثیرگذار در روند بی‌اعتمادسازی غرب نسبت به عمران خان نقشی کلیدی ایفا کرده است.
نقش ایران چیست؟

واقع امر این است که ایران در دوره عمران خان یکی از بالاترین سطوح روابط خود با پاکستان را تجربه کرد. سطحی که پس از دهه ۷۰ خ دیگر تکرار نشده بود!
دوره‌ای که هم‌گرایی ایران و پاکستان در دوره زمامداری حزب مردم و بی‌نظیر بوتو در پاکستان و هاشمی رفسنجانی در ایران از سویی و همگرایی ایران-ترکیه از سوی دیگر موجبات تقویت سازمان همکاری‌های اقتصادی اکو را فراهم ساخته بود.
در قریب به ۴ سال نخست وزیری عمران خان میزان حملات به شیعیان در پاکستان کاهش یافت. پاکستان کنترل بیشتری بر مرزهای خود در بلوچستان اعمال کرد و ایران مشکلات کم‌تری در مرزهای خود با پاکستان داشت و به ویژه چنانکه برخی منابع دولتی در ایران گفتند عمران خان در سفر به تهران توانست رابطه نزدیکی با رهبر نظام جمهوری اسلامی برقرار کند.
هم‌زمان با این امر خروج هندی‌ها از پروژه چابهار و کاهش همکاری اقتصادی ایران-هند بر اثر تحریم‌های ترامپ نیز به روی‌کرد توأم با تردید پاکستان نسبت به ایران و انتقاد همیشگی پاکستانی‌ها نسبت به حضور هندی‌ها در بلوچستان ایران خاتمه داد. همچنین خط راه آهن اسلام آباد-تهران-استانبول که عمران خان به عنوان یکی از مهم‌ترین موفقیت‌های دوره زمامداری خود به آن می‌بالد در همین دوره و با همکاری ایران اتفاق افتاد.
محمد ندیمی می‌گوید: «اگر بگویی ایران تمایل به تداوم قدرت عمران خان در پاکستان دارد بیراه نگفته‌ایم. نمی‌گویم عمران خان برای ایران ایده آل است چرا که هیچ کشوری در محیط بین الملل خارج از منافع ملی خود رفتار نمی‌کند و برای کشورهای دیگر نمی‌تواند ایده آل محسوب شود اما عمران خان کسی بود که پاکستان را از یک دشمن بالقوه منطقه‌ای برای ایران خارج کرد و آن را به دوست و همکار ایران تبدیل کرد. پس قطعاً ایران تمایل دارد که قدرت عمران خان در پاکستان تداوم پیدا کند.»
اربکان یا اردوغان؟
حال با توجه به رای دادگاه عالی پاکستان باید منتظر نتیجه نشست شنبه مجلس باشیم. آیا موافقان طرح عدم رای اعتماد به نصاب ۱۷۲ رای از ۳۴۱ عضو مجلس پاکستان دست خواهند یافت؟ که اگر دست یابند با توجه به انتقال نماینده از حزب تحریک انصاف به اپوزیسیون یادآور نحوه برکناری نجم الدین اربکان رهبر حزب رفاه و نخست وزیر کابینه راه-رفاه ترکیه در ژوئن ۱۹۹۷ و تشکیل دولت توسط مسعود ییلماز خواهد بود. آن چیزی که در ادبیات سیاسی ترکیه تحت عنوان کودتای پست مدرن ارتش شناخته می‌شود و راه را برای بهره برداری اردوغان از تصویر ستم‌دیدگی اربکان نزد افکار عمومی ترکیه باز کرد و این سرمایه اجتماعی اربکان و مظلومیت ناشی از کودتای پست مدرن بود که ۵ سال بعد پیروزی قاطع حزب تازه تأسیس عدالت و توسعه در انتخابات نوامبر ۲۰۰۲ را در پی خود آورد.
حال با توجه به در پیش بودن انتخابات در ژوئیه ۲۰۲۳ که چیزی بیش از یک‌سال تا فرا رسیدن آن فاصله داریم آیا عمران خان و حزب تحریک انصاف در صورت رای عدم اعتماد درجلسه نهم آوریل، خواهند توانست این امر را به سرمایه سیاسی خود برای انتخابات آینده تبدیل کنند و با وجهه مظلومانه ناشی از برکناری با نقش آفرینی دولت آمریکا با پیروزی قاطعانه‌تری به قدرت بازگردند؟ و یا این‌که ظهور چهره کاریزماتیکی چون مریم نواز در حزب مسلم لیگ و امکان مهار تورم دو رقمی با حمایت اقتصادی عربستان-امارات و غرب قدرت را پس از ۴ سال به پنجابی‌های حزب مسلم لیگ باز خواهد گرداند؟
اربکان یا اردوغان؟ هر دو سرنوشت می‌تواند در انتظار عمران خان باشد.
باید این نکته را هم در نظر گرفت که عمران پشتون تبار به طور سنتی بیشتر به ایران تمایل دارد تا هند. در واقع کشور پاکستان از تجزیه سه کشور ایران، هندوستان و سپس افغانستان که از ایران جدا شده بود به وجود آمد. درست مانند علی بوتو بلوچ تبار با زن شیرازی الاصل خود تمایل زیادی به دولت تهاران داشت و نه خودش خوش عاقبت شد ونه دخترس بی نظیر بوتو. در کنار همه این عوامل باید گرایش سنتی مردمان شرق و غرب پاکستان به ریشه‌های کهن هندی و ایرانی خود توجه کرد.

آخرین مطالب
آمار بازدیدکنندگان سایت
1240125
امروز
دیروز
هفته جاری
هفته گذشته
ماه جاری
ماه گذشته
بازدید کل
643
974
643
1231446
5960
15244
1240125

آی‌پی شما: 13.58.252.8
امروز: یکشنبه، 16 ارديبهشت 1403