گقتوگو با مهندس یدالله طاهری مرد ساختمان
گقتوگو با مهندس یدالاه طاهری مرد ساختمان:
چهرهی خسته و قدیمی شهر به چشم میآید
گفتوگو/ بهادر میرحسینی
مهندس یداله طاهری را چگونه معرفی میکنید؟
یکی از فعلان خستگی نا پذیر استان و بنا به تعریف دوستان مرد ساختمان.
علت و زمینهی ورود شما به جرگهی فعالان ساختمان چه بود؟
معمولا در باور عموم این طور جا افتاده اکثر فرزندان ادامه دهندهی شغل پدرانشان هستند. شاید با توجه به علاقهی وافرم به ساخت و ساز ساختمان و سد البته شغل پدر بزرگوارم که یکی از پیش کسوتان و پیمانکاران به نام این استان و حتا گنجینهیی غنی از دانش و فن در امر مرمت ساختمانهای میراث فرهنگی میباشد پیش زمینهیی برای علاقهمندی من جهت ورود به این عرصه شد.
شما تا90 سال با شرکت شرین کار کرمان همکاری داشتید یعنی در واقع یکی از اعضای این شرکت بودید و سال 89 در نمایشگاه تازههای ساختمان در تهران این شرکت یکی از پیمانکاران برتر سال توسط کمپانی پارس حساس پایدار شناخته و در خرداد ماه سال 90 در استان کرمان از دست مسئولان شهر در نمایشگاه ساختمان کرمان لوح تقدیر به عنوان یکی از فعالان ساختمان دریافت نمودید چه عملکردی داشتند که اینگونه شد؟
همهی اینها یک اتفاق ساده نبود ماحصل بیش از سی و چهار سال تلاش بی وقفه و خاک این میدان را خوردن بود. سد البته که باید همهی آنچه را که باعث همهی اینها شده،
مدیون اعتماد و حمایتهایی که همین مردم خوب و نجیب استانم از من داشتند باشم. همهی اعتبارم را از اعتماد این مردم دارم و
شاید کلید واژهی رمز موفقیت من عدم سوء استفاده از حسن اعتماد مردمم بود و احترام متقابل به آنها.
وضعیت ساختمان را در استان به ویژه شهر کرمان چگونه میبینید؟
اگر چه بنا ندارم کسی را با این سخنانم برنجانم اما به عنوان کسی که حق نقد و برسی دارد مثل هر کس دیگر حرکتهای مسئولان را مورد نقد قرار دهم.
واقعیت امر از دید گاه من این است. آنقدر که چهرهی خسته و قدیمی شهر به چشم میآید حرکتهایی که انجام شده هرگز نمیتوانند چهرهی واقعی شهر را تحت الشعاع قرار دهند. آنقدر ناچیز و پراکنده هستند که خیلی کم به چشم میآیند. که البته همان مقدار انجام شده هم از نظر من ایراد جدی و مشکلات کارشناسی نشدهیی دارند که در جای خود عرض خواهم کرد. این عرایض بنده بدین منظور نیست که حرکتی نشده بلکه منظورم این است حرکتی در خور نام بزرگ کرمان نشده. حرکتی که چهرهی شهر را عوض کند نشده و اگر هم شده در جای مناسب نبوده. اگر پتانسیلهای موجود کرمان را در نظر بیاوریم واقعا حیف است میدان حرکت اینقدر کوچک و انرژی جنبشی این اندازه نا چیز باشد. این امور به شدت آزارم میدهد.
ممکن است واضحتر بفرمایید اینکه در جای مناسب این ساخت و سازها نبوده منظورتان چیست؟ و در مجموع با توجه به وضعیت فعلی صنعت ساختمان وضعیت شهر سازی را چگونه میبینید؟
با توجه به رویکرد متنوع و فراوردههای تکنولوژیکی صنعت ساختمان و خصوصا تسریع در عملیاتی کردن هر پروژه علاوه بر سایر مزایا درد آور است که شاهد این گونه حرکتهای لاک پشتی باشیم. مسئولین الزاما بایستی زمان موجود را با توجه به فرمول شتاب حرکت بسنجند نه اینکه زمان را با زمان محاسبه کنند تا بکی ما باید متوجه شویم که رنگ طلا الزاما نبایستی زرد باشد و زمان؛ بزرگترین سرمایه و ارزشمندترین نوع طلاییست که از دست میرود و به قولی تمام انرژیهای دنیا هرگز نمیتوانند یک لحظه از زمان را برگردانند. ما باید با در نظر داشتن این مهم متوجه شتاب حرکتمان و برنامهی زمانبندیمان باشیم و این کمبود شتاب حرکت در کل چهرهی شهر چه بناها و چه فضا سازیها به وضوح به چشم میخورد.
هنوز جواب قابل توجهیی به پرسش من داده نشده با توجه به سرمایه گذاریهای انجام گرفتهی اخیر در بخش ساختمان در کرمان بنظر شما چشم انداز این صنعت و وضعیت شهر سازی چگونه خواهد بود؟
ببینید سرمایه گذاری انجام شده، در این تردیدی نیست اما در کجا بودن، چگونه بودن و به چه میزان بودن مهم است. به عنوان مثال شما در حال حاضر چند پروژهی نسبتا بزرگ تجاری را تقریبا هم زمان در سطح استان و خصوصا همین خیابان شریعتی و بهشتی شاهد هستید اما این پروژهها با کلی هزینه انجام میشوند در حالی که تمامی ساختمانهای مجاور آنقدر فرسوده هستند که گویی عمرشان به تاریخ پیوند خورده. در نتیجه احساس خوشایند و لذت بخشی از وضعیت عملیات اجرایی جدید به دست نمیآید. همیشه این مهم را مد نظر داشته باشید که یک بخش معماری چه سنتی و چه امروزی انتقال احساس زیبا و دانش به بیننده میباشد و یک طراح معمار همیشه باید این مطلب را مد نظر داشته باشد که گویی با مخاطبی رو در رو به بحث نشسته و قصد انتقال اطلاعات و معلومات دارد. یک مهندس معمار رسالتش به فکر فرو بردن مخاطب خود است. اگر این مهم را در نظر بیاوریم میبینیم که این امر کمتر اتفاق یعنی در واقع تقلید از اجرای پروژهیی در یک کشور کوچک همسایه است و حرف تازهیی ندارد. از این گذشته و مهمتر همان چهرهی ساختمانهای پیرامون و مجاور است که به شدت تاثیر منفی بر زاویهی دید بیننده میگذارد. ساختمان سازی زمانی در این استان میتواند حرفی برای گفتن داشته باشد که طی یک حرکت ملی با مشارکت مردمی و مسئولین دلسوز در دگرگونی چهرهی از پا افتاده و کسل کنندهی شهر خصوصا خیابانهای اصلی حرکتی در خور توجه انجام پذیرد.
عدهیی از فعالان صنعت ساختمان تاکید بر حفظ و اشاعهی سنتی سازی در این شهر تاریخی دارند و عدهیی نیز باور دارند که به طرف مدرن سازی و در استخدام گرفتن تکنولوزی مدرن بروند نظر شما در این تضادها چیست؟
مشکل همین جاست که همیشه بین بزرگان اختلاف نظر بوده و هر کدام سلیقهیی عمل میکنند. با توجه به رویکرد و حفظ بافت قدیم و فرهنگی بخشی که گویی شناسنامهی این شهر میباشند. اما قرار نیست چهرهی بخش وسیعی از شهر را به طرف بافت سنتی ببریم. اگر مبنی بر اجرای سنتی سازی باشد بایستی دوباره از ساختمانهای خشت و گلی شروع نمود. ما در این شهر بافت فرهنگی داریم و بافت فرسوده. بخشی که تحت قیمومیت میراث فرهنگی است تکلیفش معلوم و مشخص است الزاما میراث فرهنگی موظف است از ماندگاری آنها حراست نماید اما آنچه در اینجا به امور شهر و شهر سازی مربوط میشود بافت فرسوده است که الزاما و اجبارا و وجدانا بایستی هرچه سریعتر برای نوسازی آنها شهرداری محترم اقدام نماید قبل از وقوع هر حادثهیی تاکید میکنم قبل از وقوع هر فاجعهیی. کافیست یک زلزله به شدت شش ریشتر به مدت ده ثانیه ثانیه مرکزش در این شهر قرار بگیرد بدون شک شاهد قتل عام هم شهریان و هم نوعانمان خواهیم بود و سد البته پس از وقوع باید هزینههای چند برابر آوار برداری و بازسازی را تقبل نمود و ما تجربهی تلخ و سنگین این امر را در زلزلهی درد آور بم داریم. که اندوه قلبی و عذاب وجدان مسئولان را که میتوانستند حرکتی بکنند و نکردند را در بر داشت.
استفاده از نماهای مدرن در سطح شهر و استان برای ساختمانهای چند طبقه با توجه به وضعیت اقلیمی شهر و از نظر اتلاف انرژی آیا روشی مهندسی و صحیح است؟
البته اجرای صحیح این دسته از متریالها و سازههای جدید که شما از آن به اسم مدرن نام میبرید امری بسیار پسندیده است اما توجه داشته باشید اجرای
صحیح آنها (نه هرکه سر بتراشد قلندری داند) در بسیاری از موارد آنقدر خطا و اشتباهات اجرایی مشاهده میشود که چشم بیننده را آزار میدهد. ببینید اگر اجرا کاملا براساس رعایت اصول فنی و مهندسی و هم سو با مقررات ملی ساختمان باشد تمامی این قابلیتها را باید داشته باشد. چگونگی آن را عرض
میکنم.
با تغییر جدی در بافت فرسوده قطعا شاهد چهرهی جدیدی از شهر خواهیم بود و اما کیفیت و کمیت نماهای جدید که هر کدام قابلیتها و ویژگیهای خود را دارا میباشند باید در جهت تنوع و نوع بازدهی مد نظر گرفته شود. چهره و نمای یک ساختمان علاوه بر اینکه موردی فنی و مهندسی میباشد بلکه سلیقهیی هم هست. فنی از این لحاظ که تمامی آنچه را به عنوان ویژگی متریال (فرآورده) را در بر داشته باشد اعم از استحکام کافی. سبکی وزن و قابلیت عدم اتلاف انرژی و ... که بخشی از رسالتهای این نوع آوری است. اما سلیقهیی بدین معنی که نبایستی چیزی را به صرف منطقهی (مثلا سنتی بودن بافت) به کسی تحمیل کرد و سئوال تنها یک گزینه بیشتر نداشته باشد و مخاطب را مجبور به انتخاب آن یک گزینه نمود. یعنی الزاما رعایت اصول شهر سازی با در نظر داشتن اجرای بافت سنتی. همانگونه که عرض کردم بافت سنتی استفاده از مصالح خشت و گل است. آینه کاری و مقرنز و معرق کاری آجر کاریهایی که بیننده را به تفکر وا میدارد. آیا اصلا امروزه کسی هست بتواند یک چنین آجرکاری را انجام دهد. مادامی که نه متریال و مصالح و نه مجری و نه ابزار موجود آن زمان در دسترِس نیست چگونه مسئولین اسرار به حفظ بافت سنتی دارند. تنها به نظر من اگر مسئولین مایل به حفظ بافت سنتی شهر هستند کافی بود نمیگذاشتند کاروانسرای سردار که بزرگترین کاروانسرای سه طبقهی دنیا بود نابود شود. کافیست نیم نگاهی به سایر مناطق که هر کدام میتوانند شاخص و معرف فرهنگ و آداب و سنن یک کشور و یک استان است بیندازند. کاروانسرای وکیل در حال ویرانیست. گنبد سبز بخش وسیعی از آن ویران شد و از این دست زیاد مشاهده میگردد.
چرا در ایران به ویژه در کرمان مسئولین تلاش چندانی در آنچه شما میفرمایید انجام نمیدهند و به گفتهی شما بخش وسیعی از این سرمایهی ملی رو به نابودی است؟
والا بهتر است جواب این سئوال را خود مسئولین بدهند. اما آنچه را که من شاهد بودم سطح آبهای زیر زمینی تا ارتفاع بیش از یک متر زیر زمین کاروانسرای سردار را گرفت و همین جور به بخشی از مسجد جامع نفوذ کرد و بازار را در معرض خطر قرار داد حال مسئولان دلسوز ما چه کردند بهتر است خودشان جوابگو باشند.
راه کار شما برای حفظ بافت سنتی و فرسوده چیست؟
تنها نسخهیی که من میتوانم به عنوان یک شهروند دلسوز که دستی به امر ساختمان دارم برای سئوال شما بدهم نه در کرمان که تمامی استانهای کشور عزیزم بافت فرهنگی سنتی هر آنچه که به عنوان میراث این مرز و بوم میراث فرهنگی از آن نام برده میشود به هر شکل و هر قیمت حتما حتما و الزاما بایستی توسط متولیان امر حفظ و نگهداری شود و کلیهی بافت فرسودهی مسکونی هر چه سریعتر تخریب، جمع آوری و باز سازی شود. هزینههای این حرکت مسلما از هزینههای آوار برداری یک زلزله به مراتب ناچیزتر و قابل جبرانتر خواهد بود و این امر کاملا میسر است. با یک برنامه ریزی مهندسی امکان اجرای سریع به وجود خواهد آمد. من در پاسخ آن دسته از دوستان و همکارانی که معتقدند بایستی بافت سنتی حفظ شود چرا که همین ساختمانهای قدیمی شناسنامهی استان ما هستند در همین جا عرض میکنم مطمئن باشید اگر نسلی بخواهد از پیشینهی خود چیزی بفهمد عقل سلیم حکم میکند به موزهها و بناهای تاریخی در خور توجه برود نه در کوچه پس کوچههایی که بیم فروکش کردن هر لحظه چاههای فاضل آب و یا آوار شدن دیوارهای خسته رنگ و لعاب شده وجود دارد. هرگز نخواهد رفت.
آیا میتوان راه کاری ارایه داد؟
من در گذشته کمتر از سه سال قبل تمامی این موارد را به انضمام مواردی دیگر هم به صورت کتبی و هم در کمیسیون فنی شورای شهر به صورت حضوری مطرح نمودم اما متاسفانه ...
سه سازمان شهرداری، نظام مهندسی و شورای شهر پایه و خط مشی شهر سازی را تعریف میکنند به نظر شما کدام یک تا به امروز بهتر عمل نمودهاند؟
باور کنید من قصد فرافکنی ندارم و هرگز نمیخواهم توپ را در زمین دیگری بیندازم. اما توجه کنید با توجه با شعار کرمان تو را در خور نام بلندت میسازیم. حرکتی در خور توجه انجام نشده. البته باید این را هم مد نظر داشت که این دوستان زمان مشخصی برای این ساختن مشخص ننمودهاند شاید منظور تا ظهور مبارک آقا امام زمان (ع) باشد. دلم برای شهرم میسوزد با داشتن این همه قابلیت و پتانسیل و امکانات جذب گردشگر باید از نظر شهر سازی در پشت سر بسیاری از استانهای حتا مجاور که امکاناتشان یک دهم شهر ما هم نیست قرار گیرد. قطعا این کرمانی نیست که من میخواهم. کرمان من باید به بلندای قامت تاریخش در قلهی افتخار باشد. کرمان من شهریست که بیشترین آمار مفاخر فرهنگی و بیشترین نویسندگان و اندیشمندان و دانشمندان را در خود پرورانده، پس باید به چنین شهری افتخار کرد و برای سر بلندیش همه کار نمود.
آیا به عنوان یک فعال ساختمان توصیهیی برای نسل جوانی که به تازگی وارد این عرصه شده و یا میخواهد بشود دارید؟
بلی حتما. همیشه این عزیزان توجه داشته باشند اگر خدای ناکرده پزشکی خطایی و اشتباهی انجام دهد جان یک نفر در معرض خطر واقع میشود و زیر خاک پنهان و پس از مدتی از حافظهها پاک میشود اما اشتباه یک مهندس و یا یک مجری ساختمان میتواند فاجعهی انسانی به وجود آورد. همانگونه که
چندی قبل در بنگلادش شاهد بودیم جان بیش از هزار نفر و بی سرپرست شدن و یتیم شدن هزاران انسان بی گناه شد. لذا همیشه با در نظر داشتن خداوند و وجدان و شرافت کاری به گونهیی خستگی ناپذیر و عاشقانه وارد این میدان شده و تلاش بی وقفه را سرلوحهی کار خود نمایند. وسلام
عکس/ بهادر میرحسینی
این گفتوگو پیشتر در نشریهی نسل مهتاب شمارهی 13 به چاپ رسیده است.